میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره‏ » بخش ۱۶۹ - ۵۳ - النوبة الاولى

قوله تعالی: وَ اتَّقُوا یَوْماً بپرهیزید از روزی تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَی اللَّهِ که با خدای برند شما را در آن روز ثُمَّ تُوَفَّی کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ وانگه بسپارند تمام بهر تنی پاداش آنچه کرد وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ (۲۸۱) و از هیچکس مزد نکاهند.

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ای ایشان که بگرویدند إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ چون با یکدیگر افام دهید و ستانید إِلی‌ أَجَلٍ مُسَمًّی تا زمانی نامزد کرده فَاکْتُبُوهُ آن را بنویسید وَ لْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ و فرمودم تا بنویسد میان شما کاتِبٌ بِالْعَدْلِ دبیری بداد و راستی که در آن چیزی فرو نگذارد وَ لا یَأْبَ کاتِبٌ و سر باز نزند دبیر أَنْ یَکْتُبَ که آن را بنویسد کَما عَلَّمَهُ اللَّهُ چنانک اللَّه وی را در آموخت فَلْیَکْتُبْ تا بنویسد وَ لْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ و فرمودم تا آن کس بر دهد و املا کند بر دبیر که مال بر وی است وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ و فرمودم تا این املا کننده از خداوند خویش بترسد وَ لا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئاً و آنچه بروی است چیزی نکاهد در املا کردن، فَإِنْ کانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ اگر آن کس که مال بروی بود سَفِیهاً أَوْ ضَعِیفاً سست خرد بود یا کودکی یا زنی نادان بود أَوْ لا یَسْتَطِیعُ أَنْ یُمِلَّ هُوَ یا کسی بود که املا نداند کرد یا نتواند کرد فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ فرمودم تا قیم او وی را املا کند براستی و داد وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجالِکُمْ و گواه بودن خواهید دو گواه از مردان خویش فَإِنْ لَمْ یَکُونا رَجُلَیْنِ اگر آن دو گواه مردان نباشند فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ یک مرد و دو زن باید مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ از آنک بپسندید از گواهان أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما تا آن گه که یکی از آن دو زن گواهی فراموش شود بروی فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْری‌ آن دیگر زن گواهی برو یاد کند وَ لا یَأْبَ الشُّهَداءُ و فرمودم تا سرباز نزند گواهان إِذا ما دُعُوا آن گه که ایشان را با گواهی خوانند وَ لا تَسْئَمُوا أَنْ تَکْتُبُوهُ و سیری میارید از آنچه آن را بنویسید، صَغِیراً أَوْ کَبِیراً إِلی‌ أَجَلِهِ اگر خرد بود و اگر بزرگ آن مال تا گه آن ذلِکُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ این چنین راست‌تر است بنزدیک اللَّه وَ أَقْوَمُ لِلشَّهادَةِ و بپای کننده‌تر بود و دارنده‌تر گواهی دادن را وَ أَدْنی‌ أَلَّا تَرْتابُوا چون شما که گواهان باشید نوشته دارید نزدیکتر بود و سزاتر که در یاد در شک نیفتید إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجارَةً حاضِرَةً مگر که بازرگانی بود دست بدست آخریان و بهای هر دو حاضر تُدِیرُونَها بَیْنَکُمْ که میگردانید آن ستد و داد را در میان خویش فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَلَّا تَکْتُبُوها نیست بر شما تنگیی که آن را ننویسید وَ أَشْهِدُوا إِذا تَبایَعْتُمْ و در ستد و داد که با یکدیگر کنید بر آن گواه کنید وَ لا یُضَارَّ کاتِبٌ وَ لا شَهِیدٌ و فرمودیم تا دبیر را و گواه را نرنجانند و نشتابانند اگر دست در کاری دارند از آن خود، وَ إِنْ تَفْعَلُوا و اگر کنید بخلاف آنچه فرمودیم فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ آن بشما نافرمانی است و بیرون شدن از راستی وَ اتَّقُوا اللَّهَ و بپرهیزید از خشم خدای وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ و در شما می‌آموزد اللَّه، وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیمٌ (۲۸۲) و خدای بهمه چیز داناست.

وَ إِنْ کُنْتُمْ عَلی‌ سَفَرٍ و اگر در سفری باشید وَ لَمْ تَجِدُوا کاتِباً و نویسنده نیابید فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ گروگانها باید ستد فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً اگر کسی از شما کسی را امین کند و امانت بر وی نهد فَلْیُؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ فرمودم تا باز دهد آن کس که استوار داشتند او را و امین گرفتند أَمانَتَهُ امانت خویش که ستد و امانت او که فرا وی داد وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ و گفتم این امانت دار را که از خداوند خویش بترس و از خشم وی بپرهیز وَ لا تَکْتُمُوا الشَّهادَةَ و گواهی پنهان مدارید که شما را گواه کرده باشند و گواهی پنهان دارد وَ مَنْ یَکْتُمْها و هر که وی را گواه کرده باشند و گواهی پنهان دارد فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ او آن کس است که بزه‌مند است دل او وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ (۲۸۳) و خدای بآنچه شما میکنید داناست.