ابن حسام خوسفی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۱

ابر آمد و بر روی هوا می گرید

چون متهم از شرم و حیا می گرید

معلومم شد که او چرا می گرید

بر عمر تلف گشته ما می گرید