ابن حسام خوسفی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹

شب نیست که آهم به ثریا نرسد

وز دیدهٔ من سیل به دریا نرسد

دل گلشن وصل تو به‌جان می‌طلبد

تا عاقبت آنجا برسد یا نرسد‌!