مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۳۱

زاری و دعا کن به سحرگاه ای تن

توفیق و سداد و راستی خواه ای تن

گر کژ بروی به خدمت شاه ای تن

برخورداری مبادت از چاه ای تن