مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴۳

ای چرخ ز هر گزند رنج تو کشم

با جان و دل نژند رنج تو کشم

در تنگی حبس و بند رنج تو کشم

یک بار بگو که چند رنج تو کشم