مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴۱

شب زار به جای بستر آتش ریزم

چون خاکستر به روز از آتش خیزم

هر گه که کند عشق تو آتش تیزم

از درد چو شمع بر سر آتش بیزم