مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۳۵

سروی خواهم ز چرخ داری زندم

گر گویم کاین مراست آری زندم

خواهم که گلی چینم خاری زندم

از آهن مار کرده باری زندم