مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۲۲

ای غمزه تو کآشفته بنیاد دلم

کم زادی و مهر تست همزاد دلم

از تو به فلک رسیده فریاد دلم

بیچاره دلم گر نکنی یاد دلم