مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۱۶

من ادهمم از خون دل ابرش گردم

پس طرفه نمانم که منقش گردم

در آتش از آب دیدگان خوش گردم

من انگشتم بدم که آتش گردم