مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۸۷

گویی که هوا به زیر گردست امروز

با سرما خلق را نبردست امروز

دست من و پای من به دردست امروز

بفروز آتش که سخت سردست امروز