مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۸۳

از سنگم یا ز چیستم جان پدر

خود داند کس که کیستم جان پدر

تو مردی و من بزیستم جان پدر

بر مرگ تو خون گریستم جان پدر