مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۰

گر خون نشود قوت جانم که دهد

ده سال به اطلاق زبانم که دهد

در زندان نهان رایگانم که دهد

آبم متعذرست نانم که دهد