مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۹

آن کوه گذار آهوی دشت نورد

اندر تگ گرم شد به تگ بهر تو سرد

تیری که همیشه جگر شیران خورد

آلوده به آهویی چرا باید کرد