مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۹

بر روی دو زلفین بتابم زد دوست

ز آن زلف به عنبر و گلابم زد دوست

بر آتش افروخته آبم زد دوست

بشتافت و بوسه با شتابم زد دوست