مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۶

اشکم که زمین از نم او آغشتست

دریست غواص فراوان گشتست

پیوسته چنانکه گویی اندر شستست

ریزان گویی ز رشته بیرون گشتست