مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۳

ساقی که به دست من دهد جام شراب

از می کنمش تهی و از دیده پر آب

می خوردن من درین غمان هست ثواب

گر درد کم آگاه بود مرد خراب