مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۱

دل در هوس تو بسته بودم همه شب

وز انده تو نرسته بودم همه شب

از هجر تو دلشکسته بودم همه شب

سر بر زانو نشسته بودم همه شب