مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳

می دانستم چو روز روشن صنما

کاخر بروی تو از بر من صنما

زیرا چو کنی قصد به رفتن صنما

نتوان بستن تو را به آهن صنما