مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۵ - مدیح

چو من جریده اشعار خویش عرض کنم

نخست یابم نام تو بر سر دیوان

سزد که نام من ای نامدار ثبت کنی؟

به کلک غفلت در متن دفتر نسیان

مرا مدار به طبع هنر گران و سبک

که من به سایه سبک هستم و به طبع گران

بجز مراد نکویی نکو مدار که من

بهر نکویی حقم به هر بها ارزان

همیشه تا به جهان خالی و تهی نبود

جواهر از اعراض و عناصر از ارکان

دو حال نیک و بد آرد همی ز هفت فلک

به هفت کوکب در پنج حس و چار ارکان

چو سرو و لاله بناز و چو صبح و باغ بخند

چو مهر و ماه بتاب و چو عقل و روح بمان

خجسته دولت و فرخنده بخت تو همه سال

چو آفتاب منیر و چو نوبهار جوان