مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۱ - در ده روشن رحیق

ای صنم ماهروی در ده روشن رحیق

چون لب معشوق لعل چون دل عاشق رقیق

بشنو و نیکو شنو نغمه خنیاگران

به پهلوانی سماع به خسروانی طریق

کرده به کف لاله زار ز بهر بزم فلک

چندین جام بلور چندین کاس عقیق

نشسته شد شیرزاد به دولت و بخت شاد

به قدر چرخ بلند به طبع بحر عمیق

با همه اقبال جفت با همه تأیید یار

حشمت باقی عدیل دولت عالی رفیق