مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۱ - مدیح

ای خداوند رحمت ایزد

بر تن و دولت جوان تو باد

به همه کام ها و نهمت ها

چرخ گردنده در ضمان تو باد

۳

همه ساله همه مصالح ملک

در بیان تو بنان تو باد

بر همه نامه های جود و کرم

به همه وقت ها نشان تو باد

بر سر دولت هنرمندان

سایه عدل جاودان تو باد

۶

بهر اندیشه صلاح و صواب

در یقین تو گمان تو باد

ملجاء سروران سرای تو شد

مسند سروری مکان تو باد

هر که او را زمانه بیم کند

در پناه تو و امان تو باد

۹

آفتابی و تا جهان باشد

حضرت عالی آسمان تو باد

فتح و نصرت بهر چه رای کند

در رکاب تو و عنان تو باد

ناتوانی نصیب دشمن توست

تندرستی همه از آن تو باد

جان ما بندگان که داد به ما

جان هر کس فدای جان تو باد