امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰۹

دل از بند زلفت رها کی شود؟

دلت با دلم آشنا کی شود

نگویی که از لعل سیراب تو

مراد دل ما رواکی شود؟

ولی مرهم لعل خودکام تو

به کام دل ریش ما کی شود؟

نمی شد دل از بند زلفش رها

کنون دل نهادیم تا کی شود؟

کجا همدم و یار خسرو شوی!

که شه همنشین گدا کی شود؟