صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۵۳

زهی نگاه تو با فتنه گرم همدوشی

به دور خط تو خورشید در سیه پوشی

ز قرب زلف دل آشفته بود، غافل ازین

که در دو روز کشد کار خط به سرگوشی