صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۳۴

ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن

بهار بی می و ساغر نمی توان بودن

دلم ز کنج قفس تا گرفت دانستم

که در بهشت، مکرر نمی توان بودن