صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۲۴

خون ز چشم عاشقان بیگناه آمد برون

تا ز رویش آن خط عاشق نگاه آمد برون

در کنار رحمت دریای بی پایان فتاد

چون حباب آن کس که از قید کلاه آمد برون