صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۲۰

خدنگ او نظری دوخته است بر بالم

امید هست گشادی ز شست اقبالم

در آشیان به خیال تو آنقدر ماندم

که غنچه شد گل پرواز در پر و بالم