صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۵۴

طالع ما عیش را غم می کند

سور را همچشم ماتم می کند

تا خیال گریه کردم یار رفت

این غزال از بوی خون رم می کند