صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۴۴

کجا دماغ تو گرم از شراب می‌گردد؟

که می ز شرم نگاه تو آب می‌گردد

همیشه در پی آزار ماست چشم فلک

به قصد شبنم ما آفتاب می‌گردد