صائب » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۰۵

شود رد خلایق هرکه را الله می‌خواهد

نگردد گرد گوهر هیچ کس تا شاه می‌خواهد

به عیاری توان جان بردن از دست فلک بیرون

ز دام شیر جستن حیله روباه می‌خواهد

به درد نامرادی صبر کن تا کامران گردی

که عیسی خسته می‌جوید، خضر گمراه می‌خواهد