صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۵۵

بی تو گر ساغر زنم خون در رگم نشتر شود

بی دم تیغت اگر آبی خورم خنجر شود

غیرت ما ناز از معشوق نتواند کشید

بلبل مغرور ما از خنده گل، تر شود