صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۴۰

گه تبسم از لبش، گاهی سخن گل می کند

فتنه ای هر دم ازان کنج دهن گل می کند

با حجاب او چه سازم کز نسیم یک نگاه

عارض او از عرق صد پیرهن گل می کند