صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۰۹

اشک خالی کن دلهای غم اندوخته است

سخن سرد نسیم جگر سوخته است

در بیابان تمنا اثر از منزل نیست

می کند آنچه سیاهی، نفس سوخته است