صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۳

سرشته اند به دیوانگی سرشت مرا

نمی توان به قلم داد خوب و زشت مرا

مرا به ریزش ابر بهار حاجت نیست

رگ بریده تاکی بس است کشت مرا