ملک‌الشعرا بهار » رباعیات » شمارهٔ ۵۶

یک روی چو آیینه مبادا انسان

کاخر شکند ز جلوهٔ روی خسان

مانندهٔ تیغ شو همه روی و زبان

تا بگذری از میان مردم آسان