شنیدم باربد در بزم خسرو
به هر نوبت سرودی نغمهای نو
سرودی نغمه با چنگ دلاویز
وزان خوش داشتی اوقات پرویز
شمار جمله الحانی که پیوست
بُدیدرسالشمسیسیصدوشست
فزون زبن، پنجگه بودی ز دنبال
که خواندندی به جشن آخر سال
از آن الحان خوش، سی لحن نامی
به شعر خویش آورده نظامی
به اندک اختلاف آن لحنها را
بههر فرهنگ خواهی جست، یارا
نخست «آرایش خورشید» بوده
دوم «آیین جمشید» ستوده
سوم «اورنگی» است ای یار دیرین
چهارم است نامش «باغ شیرین»
به پنجم هست «تخت طاقدیسی»
توانی نیزبی نسبت نویسی
ششم را «حقه کاوس» شد نام
بههفتم «راح روح» است ای دلارام
دگرگوبد کهآنخود«راهروح» است
کزان ره روح رامش را فتوح است
گمانم کاین دو تازی لحن از الحان
بود تفسیر لفظ «رامش جان»
ور از سی لحن، لحنی کمتر آید
به جایش لحن «فرخ روز» شاید
نظامی هم بر این آهنگ رفته است
که فرخ روزرا لحنی گرفته است
بود هشتم همانا «رامش جان»
بهجای جان،جهان همخواند بتوان
نهم را «سبزه در سبزه» ستودند
دهم را نام «سروستان» فزودند
نوای یازده «سرو سهی» دان
فرامش کردنش ازکو تهی دان
سرود هشت و چارم را خردمند
به «شادروان مرواربد» افکند
شمار سیزده «شبدیز» نامست
«شب فرخ» شب ماه تمام است
سرود «قفل رومی» پانزده دان
دهو شش « کنج بادآور» همی خوان
چو « گنج ساخته» باشد ده و هفت
که گنج سوخته هم درقلم رفت
بههجده « کین ایرج» میزند جوش
وزان پس نوزده « کین سیاووش»
دو ده را «ماه برکوهان» نشانه
بود یک بیست نامش «مشکدانه»
بود «مروای نیک» اندر دو و بیست
همانسهبیستنامش«مشکمالی» است
به چار و بیست باشد «مهرگانی»
که خوانندش گروهی، مهربانی
بهپنج و بیست «ناقوس» است آری
پس آنگه بیست با شش «نوبهاری»
بههفتوبیست«نوشینباده»بگسار
بههشتو بیسترخ بر «نیمروز» آر
بود «نخجیرگان» لحن نه و بیست
همش قولی دگر نخجیرگانی است
سیامره« گنج گاو»است ایخردمند
که او راگنج گاوان نیز خوانند
همش خوانند برخی گنج کاوس
بود این هر سه ره با ذوق مانوس
نظامی حذف کرد «آیین جمشید»
ز «راح روح» هم دامن فروچید
هم افکندن از میانه «نوبهاری»
پسآنگهساخت لحنی چار، جاری
نخستین کرد یاد از «ساز نوروز»
که باشد نوبهار آنجا ز نوروز
سوم را نام «فرخروز» داده
دگر « کیخسروی» نامی نهاده
چو در این شعرها دقت فزایی
توخود سی لحن را از بر نمایی