ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۲۳ - در زندان

کردم عبور دی ز در شعبهٔ چهار

دیدم که کامران بسردم نشسته است

در پشت میز با علم و طبل و عر و تیز

بهر فنای تودهٔ مردم نشسته است