نوبهار و رسم او ناپایدار است ای حکیم
گلشن طبع تو جاویدان بهار است ای حکیم
آن بهاری کاعتدالش ز آفتاب حکمت است
از نسیم مهرگانی برکنار است ای حکیم
در بهار فضل و باغ معرفت جاوید زی
زانکه خورشید تو در نصفالنهار است ای حکیم
نوبهار فرخ بلخ و بهارستان گنگ
در برگلخانهٔ طبع تو خارست ای حکیم
نافهٔ چین است مشگین خامهات کآثار وی
مشگبیز و مشگریز و مشگبارست ای حکیم
یا مگر دریاست با آب مدادت تعبیه
کاینچنین گفتار نغزت آبدار است ای حکیم
حکمت ار میکرد فخر از روزگار بوعلی
اینک آثار تو فخر روزگارست ای حکیم
مدح این بیدولتان عارست دانا را ولیک
چون توئی را مدح گفتن افتخار است ای حکیم