ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۷ - راه عمل

نخلی که قد افراشت به پستی نگراید

شاخی که خم آورد دگر راست نیاید

ملکی که کهن گشت دگر تازه نگردد

چون پیر شود مرد، دگر دیر نپاید

فرصت‌مده از دست‌چو وقتی‌به کف افتاد

کاین مادر اقبال همه ساله نزاید

با همت و با عزم قوی ملک نگهدار

کز دغدغه و سستی کاری نگشاید

گر منزلتی خواهی با قلب قوی خواه

کز نرم‌دلی قیمت مردم نفزاید

با عقل مردد نتوان رست ز غوغا

اینجاست که دیوانگیئی نیز بباید

یا مرگ رسد ناگه و آسوده شود مرد

یا کام دل از شاهد مقصود برآید

راه عمل این است بگویید ملک را

تا جز سوی این ره، سوی دیگر نگراید

یاران موافق را آزرده نسازد

خصمان منافق را چیره ننماید