مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۹۲

جانا تو ز دیده اشک بیهوده مبار

دلتنگی من بس است دل تنگ مدار

تو معشوقی گریستن کار تو نیست

کار من بیچاره به من باز گذار