مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۸۲

در غربت اگر چه بخت همره نبود

باری دشمن ز جانم آگه نبود

دانی که چرا گزیده‌ام رنج سفر

تا ماتم شیر پیش روبه نبود