و منهم: ملک وقت خود اندر تصوّف و طبعش خالی از تکلف و تصرف ابوعبداللّه محمدبن خفیف، رضی اللّه عنه
امام زمانهٔ خود بود اندر انواع علوم و وی را اندر مجاهدات شأنی عظیم است و اندر حقایق بیانی شافی. روزگارش مهیا و هویداست اندر تصانیف و ابن عطا را و شبلی و حسین منصور و جُرَیری را یافته بود وبه مکه با ابویعقوب نهرجوری صحبت کرده. و اسفار نیکو کرده بود به تجرید. و از ابنای ملوک بود، خداوند تعالی وی را توبه داد و از دنیا اعراض کرد و خطر وی بر خاطر اهل معانی بزرگ است.
از وی میآید که گفت: «التوحیدُ الإعراضُ عَنِ الطّبیعةِ.» توحید اعراض است از طبیعت؛ از آنچه طبایع جمله نابینااند از نَعما و محجوباند از آلای او. پس تا از طبع اعراض حاصل نیاید، به حق اقبال موجود نگردد و صاحب طبع محجوب باشد از حقیقت توحید و چون آفت طبع دیدی به حقیقت توحید رسیدی.
و وی را آیات و براهین بسیار است. واللّه اعلم.