و منهم: بقیهٔ اهل انس و زین جمله جن و انس، مالک بن دینار، رضی اللّه عنه
صاحب حسن بصری بود و از بزرگان این طریقت. وی را کرامات بسیار مشهور است و اندر ریاضت، خصال مذکور. و دینار بنده بوده است، و مولود وی اندر حال عبودیت پدر بود.
و ابتدای حالت وی آن بود که شبی که صبح دولت الهی شعلهای از انوار خود بر جان مالک دینار نثار خواست کرد، وی آن شب در میان گروهی حریفان به طرب مشغول بود. چون جمله بخفتند، حق جل جلاله بختش بیدار گردانید؛ تا از میان رودی که میزدی این چنین آوازی برآمد که: «یا مالِکُ، مالَکَ أنْ لاتَتُوب؟ یا مالک، تو را چه بوده است که توبه مینکنی؟» دست از آن جمله بداشت و به نزدیک حسن آمد و اندر توبه قدمی درست کرد و منزلتش به جایی رسید که وقتی در کشتی نشسته بود. جوهری اندر کشتی غایب شد. وی مجهول تر همه قوم مینمود. وی را به بردن آن تهمت کردند. سر سوی آسمان کرد، اندر ساعت هر چه اندر دریا ماهی بود همه بر سر آب آمدند و هر یک جوهری اندر دهان گرفته از آن جمله یکی بستد و بدان مرد داد و خود قدم بر سر آب نهاد و بر روی آب خوشی برفت تا به ساحل بیرون شد.
و از وی میآید که گفت: «أحَبُّ الأعمالِ إلیَّ الإخلاصُ فی الاعمال.» دوستترین کردارها بر من اخلاص است اندر کردارها؛ از آنچه عمل به اخلاص عمل گردد و اخلاص مر عمل را به درجهٔ روح بود مر جسد را؛ چنانکه جسد بی روح جمادی بود، عمل بی اخلاص هبایی بود. اما اخلاص از جملهٔ اعمال باطن است و طاعات از اعمال ظاهر، و اعمال ظاهر با اعمال باطن تمام شود و اعمال باطن به اعمال ظاهر قیمت گیرد؛ چنانکه اگر کسی هزار سال به دل مخلص بود تا عمل به اخلاص نکند اخلاص نباشد و اگر کسی به ظاهر هزار سال عملی میآرد تا اخلاص به عمل وی نپیوندد آن عمل وی عمل نگردد.