مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۴۷

خدایا رحمت خود را به من ده

دریدی پیرهن تو پیرهن ده

مرا صفرای تو سرگشته کرده‌ست

ز لطف خود مرا صفراشکن ده

اگر عالم به غم خوردن به پای است

مده غم را به من با بوالحزن ده

خدایا عمر نوح و عمر لقمان

و صد چندان بدان خوب ختن ده

سهیل روی تو اندر یمن تافت

مرا راهی به سوی آن یمن ده