شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۶

غیر حق باطلست تا دانی

عقل از این غافل است تا دانی

موج بحریم و عین ما آبست

عالمش ساحلست تا دانی

هر که عالم نشد به علم رسول

به خدا جاهلست تادانی

آنکه دانست این سخن به تمام

بندهٔ کاملست تا دانی

هر تجلی که بر دلت آید

از خدا نازل است تا دانی

هر که غیر از خداست ای درویش

همه بی حاصل است تا دانی

کشتهٔ عشق و زنده ام جاوید

سیدم قاتل است تا دانی