رضی‌الدین آرتیمانی » مقطعات و غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۸

سایهٔ سرو بلندت از سر من کم مباد

کو خلاصم از غم شبهای هجران کرده است

مهر گو هرگز متاب از روزن ویرانه‌ام

دردی میخانه‌ام خورشید رخشان کرده است