رضی‌الدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۵۸

چون سیل که آخر بنشیند ز خروش

در مجلس اهل حال گشتیم خموش

گفتم بگوش آنچه نبینند به چشم

دیدیم بچشم آنچه نبینند به گوش