عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴

دو عالم سوختن نیرنگ عشق است

شهادت ابتدای جنگ عشق است

هر آن گرد بلا کز دهر خیزد

دلیل شوخی شبرنگ عشق است

کجا پژمرده گردد غنچه ی شوق

که یک سر آب عشق و رنگ عشق است

دماغ آشفته ای داریم و دل نام

که سر تا پای صلح و جنگ عشق است

مگس را حسرت پروانگی سوخت

وگر نه مثل عرفی ننگ عشق است