اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۳۰۹ - بباد صبحدم شبنم بنالید

بباد صبحدم شبنم بنالید

که دارم از تو امید نگاهی

دلم افسرده شد از صحبت گل

چنان بگذر که ریزم بر گیاهی