اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۳۰۸ - سحرها در گریبان شب اوست

سحرها در گریبان شب اوست

دو گیتی را فروغ از کوکب اوست

نشان مرد حق دیگر چه گویم

چو مرگ آید تبسم بر لب اوست