اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۹۹ - زندگی و عمل در جواب هاینه موسوم به «سؤالات»

ساحلِ افتاده گفت گرچه بسی زیستم

هیچ نه معلوم شد آه که من چیستم

موجِ ز خود رفته‌ای تیز خرامید و گفت

هستم اگر می‌روم گر نروم نیستم